Web Analytics Made Easy - Statcounter

ضدانقلاب در طول سلطه چندین ساله‌اش بر بخش عظیمی از مناطق کردنشین جوی ایجاد کرده بود که گویا دولت عراق پشتیبان مردم کردستان ایران بوده و پشتیبانی و تدارک گروهک‌ها نیز به همین منظور می‌باشد، ولی تحولات منطقه و سرکوب ضد انقلابیون داخلی به‌موازات جنگ تحمیلی و سقوط منطقه راهبردی حاج عمران، باعث شد تا رژیم بعثی از اتکاء خود به ضدانقلابیون داخلی کاسته و خود مستقیم وارد کارزار شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایسنا، در طول جنگ ایران و عراق و در مواقعی که شرایط جنگ به دلیل ناکامی بعثی‌ها در برخی از عملیات‌ها، به ضرر آن‌ها شکل می‌گرفت؛ رسانه‌های وابسته به دنیای غرب با ایجاد تبلیغات و جنگ روانی در جهت وارونه جلوه دادن حقایق و وتلاش برای ایجاد تغییرات در افکار عمومی به نفع بعثی‌ها به تکاپو می‌افتادند.

یکی از این موارد مربوط به پیروزی ایران در پاک‌سازی برخی از مناطق غرب کشور از لوث وجود ضدانقلاب کومله در چارچوب عملیات «والفجر ۴» است که در روزشمار ۱۸ آبان ۱۳۶۲ جنگ ایران و عراق بدان اشاره‌شده است:

«در پی اظهارات هفته گذشته عبدالرحمن قاسملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران، مبنی بر توافق درباره بندهایی از طرح خودمختاری کردستان در شورای ملی مقاومت که وی تصویب نهایی آن را به‌روزهای آینده و اعلام رسمی توسط مسئول سازمان مجاهدین خلق (منافقین) موکول کرده بود، امروز (۱۳۶۲/۸/۱۸ ) مسعود رجوی در پاریس اعلام کرد که تمامی گروه‌های وابسته به شورای ملی مقاومت (که وی ریاست آن را بر عهده دارد) طرح خودمختاری کردستان ایران را تصویب کرده‌اند.

دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری در مقاله‌ای تحلیلی طرح خودمختاری در این برهه زمانی را به‌نوعی پوشش تبلیغاتی برای گریز از شکستی دانست که نیروهای خودی در منطقه عمومی آلان و منطقه شیلر در عملیات والفجر ۴ به آن‌ها تحمیل کرده‌اند.

 در این مقاله علاوه بر اشاره به حمایت تبلیغاتی رسانه‌های غربی از این طرح و بررسی علل آن، بمباران شیمیایی مناطق کردنشین توسط ارتش عراق به‌نوعی تغییر راهبرد رژیم صدام از اتکاء اصلی به گروه‌های مسلح غیرقانونی و دردست‌گرفتن ابتکار عمل در این مناطق عنوان‌شده است.

 بخش‌هایی از این بررسی تحلیلی چنین است: حزب دمکرات به دنبال ضرباتی که از اوایل سال ۱۳۶۲ از طرف رزمندگان اسلام متحمل شده بود قصد داشت که با تشکیل کنگره ششم حزب در داخل کشور یک جریان سیاسی و تبلیغاتی ایجاد کرده تا بلکه بتواند آثار حملات رزمندگان اسلام را بدین‌وسیله تخفیف دهد.

پس از عملیات افتخارآفرین در منطقه آلان سردشت و پیروزی‌های بزرگ آن (تصرف محل برگزاری کنگره و فرار ضد انقلابیون و انتقال تشکیلات گروهک‌ها به خاک عراق) و حرکت‌های سیاسی جمهوری اسلامی (مطرح کردن امان‌نامه و جریان اتمام‌حجت با ضدانقلاب) و تأثیر آن‌ها بر امنیت کردستان، اربابان امپریالیستی ضد انقلابیون برای جبران این شکست‌ها سعی کردند که با عنوان‌ کردن طرح خودمختاری ضمن جلوگیری از بازتاب این پیروزی‌ها پیکر سیاسی روبه‌مرگ گروهک‌ها را سرپا نگه‌دارند.

 در مرحله اول تهاجم امپریالیزم خبری، سعی می‌شود تا با نسبت دادن بمباران‌های شیمیایی در منطقه کردستان - که توسط رژیم بعثی صورت گرفته است - به جمهوری اسلامی، ضدانقلاب داخلی را که درنتیجه همکاری با رژیم بعثی از سوی مردم در تنگنا قرارگرفته است نجات بخشند؛ زیرا ضدانقلاب در طول سلطه چندین ساله‌اش بر بخش عظیمی از مناطق کردنشین جوی ایجاد کرده بود که گویا دولت عراق پشتیبان مردم کردستان ایران بوده و پشتیبانی و تدارک گروهک‌ها نیز به همین منظور می‌باشد، ولی تحولات منطقه و سرکوب ضد انقلابیون داخلی به‌موازات جنگ تحمیلی و سقوط منطقه راهبردی حاج عمران، باعث شد تا رژیم بعثی از اتکاء خود به ضدانقلابیون داخلی کاسته و خود مستقیم وارد کارزار شود.

 در این‌ رابطه عراق سعی کرد از طریق بمباران‌های متوالی شهرهای مرزی و به‌طور وحشیانه به مردم منطقه چنین تفهیم کند که امنیت آن‌ها در سایه حضور ضدانقلاب در منطقه بوده است. ضدانقلاب نیز هم‌زمان با بمباران‌های فوق کوشید این خط را در مردم تقویت کند و به تعریف خود و رژیم بعثی بپردازد که برای نیل به این هدف معمولاً دو مرحله را در نظر می‌گرفت:

در ابتدا، با تکذیب این بمباران‌ها از سوی رژیم بعثی و نسبت دادن آن‌ها به جمهوری اسلامی، به دلیل قساوت بیش‌ازحد صدامیان در بمباران مناطق مسکونی، ضدانقلاب به‌شدت از سوی مردم کردستان تحت‌فشار قرارگرفته و ادعای ضدانقلاب مبنی بر بمباران مناطق توسط جمهوری اسلامی بیشتر به‌منظور خروج از این فشار هست.

 مرحله دوم تهاجم تبلیغاتی استکبار غرب و بلندگوهایش به‌عنوان تصویب خودمختاری کردستان از سوی شورای ملی مقاومت نیز همانند مرحله اول با تمسخر و استهزاء مردم منطقه روبه‌رو شد و هیچ‌گونه بازتابی در منطقه نداشته که مهم‌ترین دلیل خنثی شدن توطئه‌های تبلیغاتی فوق عدم دقت کافی برای زمینه‌سازی از سوی ضدانقلاب و موضع انفعالی آن‌ها ناشی‌از عملیات والفجر٤ بوده است.»

منبع:

سند شماره ۱۱۳۷۵۲ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن ویژه مناطق کردنشین، شماره ۱۴۲، ۲۷/۸/۱۳۶۲، ص ۳ و ۴

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: رسانه ضد انقلاب نیما یوشیج چهارشنبه سوری قطب الدین صادقی شب یلدا انقلابیون داخلی مناطق کردنشین کردستان ایران طرح خودمختاری جمهوری اسلامی ضد انقلابیون بمباران ها رژیم بعثی گروهک ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۷۴۱۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عهد کردیم خودسانسوری نکنیم

به گزارش قدس آنلاین، ​​​​​​این برنامه در هر قسمت، یکی از پرونده‌های مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی می‌کند. فصل اول بی‌واسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما می‌رود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدری‌نیا»  کارگردان و تهیه‌کننده «بی‌واسطه» گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.  


در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحه‌سازی یا مراکز هسته‌ای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بی‌واسطه» را نسبت به فصل اول چه می‌دانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژه‌ها، موضوعات و لوکیشن‌ها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بی‌واسطه» سراغ روایت‌هایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آن‌ها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحه‌سازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیت‌های بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هسته‌ای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایت‌های کمتر دیده‌شده‌ای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایت‌های کمی از آن‌ها روی آنتن دیده‌ایم. 

موضوعاتی مثل صنعت هسته‌ای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامه‌سازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایت‌های داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسش‌هایشان به روایت‌های غیررسمی و رسانه‌های خارجی هم رجوع می‌کردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سال‌ها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیم‌های برنامه‌ساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاه‌ها و بخش‌هایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بی‌واسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی می‌رویم، تا جایی که ممکن است پرسش‌های مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحه‌سازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هسته‌ای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریم‌های جدی کشورمان به‌خاطر انرژی هسته‌ای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمی‌بینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آن‌ها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاه‌هایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانی‌که می‌فهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعف‌ها و کم‌کاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح می‌دهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند. 

ساخت چنین برنامه‌هایی می‌تواند مسیر برنامه‌سازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحت‌تر و بی‌دردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشن‌هایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر می‌کنیم این شکل از پرداخت به سوژه‌ها و مطالبه‌گری سبب می‌شود برنامه‌سازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم. 

اگر رسانه‌های رسمی از زیر بار برنامه‌سازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانه‌های خارجی و غیررسمی وارد این حوزه می‌شوند و میدان روایت‌ها از سوی راویان داخلی خالی می‌شود. همین‌طور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامه‌های سیاسی دارد تا مرجعیت رسانه‌ای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاه‌های مختلف برمی‌گردد که آن‌ها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بی‌واسطه» دستگاه‌ها و وزارتخانه‌هایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعف‌ها و قوت‌هایشان را صادقانه می‌گفتند اما گارد برخی از دستگاه‌ها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی می‌گفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومی‌هایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانه‌ای قرار گیرند. 

مرز استقلال رأی در روایت‌های «بی‌واسطه» که سفارش‌دهنده آن، سازمان اوج و پخش‌کننده‌اش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بی‌واسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفت‌ها، ضعف‌ها، قوت‌ها و کمبودها در حوزه‌های مختلف می‌شود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او می‌گوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان می‌دهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بی‌واسطه» را به دوربین تبلیغاتی یک‌طرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفت‌ها می‌رویم و هم ضعف‌ها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همین‌جاست. ما در عصری زندگی می‌کنیم که روایت‌ها یک‌سویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌شود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
 
گاهی هزینه‌های اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامه‌های سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح می‌دهد سراغ این‌گونه از برنامه‌سازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینه‌هایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ به‌نظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامه‌سازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامه‌های تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامه‌سازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامه‌ای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق می‌شود. مثلاً در مقطع انتخابات، یک‌سری برنامه‌ها روی آنتن می‌رود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه می‌پردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام می‌شود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامه‌های گفت‌وگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن می‌رود اما بعد تعطیل می‌شود. رسانه ملی بابت این برنامه‌ها، هزینه‌های اجتماعی می‌دهد در حالی‌که اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سال‌ها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا می‌کند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند می‌تواند در موقعیت‌های مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاه‌ها مقطعی شود سبب می‌شود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانی‌که بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل می‌شود. این رویکرد، اشتباه است و در این سال‌ها ضربه‌اش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما می‌آید را تحمل کنند تا این برنامه‌ها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بی‌واسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بی‌واسطه» به برنامه‌ای مطالبه‌گر تبدیل شود که هر بار سراغ پرونده‌های جدید و جنجالی می‌رود، مماشات نمی‌کند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامه‌هایی می‌توان به اثرگذاری آن‌ها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل

دیگر خبرها

  • خط راه‌آهن تهران ـ اهواز منتقل می‌شود
  • دشمنان آگاهانه برای تجزیه ایران می‌جنگند
  • عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
  • سفر مقام معظم رهبری موجب عبور کردستان از حوزه امنیتی به حوزه فرهنگی شد/ علمای مناطق شرقی با روشنگری بسترساز امنیت پایدار شوند
  • روایتگری پیشمرگان مسلمان، اسناد ناطق روایت آزادسازی سنندج است
  • وضع برخی جاده‌های شرق اصفهان در بدترین شرایط است
  • انتقاد تند علم الهدی از تلاش برای بازگرداندن خواننده ها و هنرمندان خارج نشین به ایران /بخاطر جذب حداکثری باید عناصر ناپاک و ضدانقلاب به کشور برگردند؟
  • روایت برگزیدگان جشنواره «قهرمان ایران» از عملکرد رسانه ملی
  • همایش روز «آزادسازی سنندج» برگزار می‌شود
  • تمجید رئیسی از عملکرد دولت